مبانی طراحی داخلی

مبانی طراحی داخلی: شاید این روزها به فکر تغییر دکوراسیون داخلی خانه خود افتاده اید و می خواهید تنها با جابه جایی های کوچک و یا اضافه و کم کردن اجزای کوچک، این کار انجام شود. فرض کنید وظیفه چیدمان یک فضا مانند اتاق نشیمن بر عهده شما قرار گرفته است و شما می خواهید شروع به کار کنید. برای این منظور قواعد، قوانین و اصولی وجود دارد که اگر آنها را در نظر نگیرید، در نهایت به طرح مطلوبی نخواهید رسید و برای طراحی دچار سردرگمی خواهید شد. با این مطلب همراه شوید تا این عواقد و قوانین را در طراحی دکوراسیون داخلی منزل بهتر بشناسید.

تناسب :

همان طور که می دانید، تناسب از کلمه نسبت گرفته شده و به این معنا است که ما دو موضوع را نسبت به هم مقایسه نماییم. این مقایسه می تواند به لحاظ اندازه، رنگ، مواد به کار رفته در ساخت، سبک طراحی و غیره باشد. نکته ای که باید به آن اشاره کرد این است که در نظر گرفتن تناسب، می تواند به صورت "جزئی" یعنی مقایسه جزء نسبت به جزء یا "کلی" یعنی نسبت جزء به کل فضا باشد. برای مثال اگر بخواهیم فضایی را مبله کنیم باید ببینیم آیا به لحاظ موارد ذکر شده ( رنگ، اندازه، مواد، سبک طراحی ) مبلمان با یکدگر و با کل فضا دارای تناسب است یا خیر؟

تعادل :

اگر به مجموعه مبلمان و دکوراسیون یک فضا نگاه کنید در صورتی که احساس کردید نظم و موازنه بین اشیای آن موجود است، نشان دهنده وجود تعادل در آن فضا خواهد بود. این تعادل و نظم می تواند به دو صورت " تعادل متقارن " و " تعادل نامتقارن " باشد که در ادامه به توضح مختصر آنها می پردازیم:

تعادل متقارن :

این نوع تعادل خود می تواند یا تعادل متقارن محوری باشد یا شعایی. اگر در زمان طراحی اشیا و اجزای طرح را طوری در نظر بگیریم که نسبت به یک محور یا خط دارای تقارن باشند به آن " تعادل، تقارن محوری " می گوییم و اگر نسبت به یک نقطه میانی دارای تعادل باشد، " تعادل، متقارن شعایی " خواهد بود.

 

تعادل نامتقارن :

گاهی اوقات بعضی از اشیا و تزئینات با همه بی نظمی، دارای نظم و تعادلی ملموس اند. برای مثال اگر بعضی از درختان را ببینید با این که ممکن است نظم خاصی در آن ها نباشد اما زیبایی و تعادل خاصی را به مخاطب القا می کنند. این بی نظمی در طراحی می تواند به صورت استفاده از اجزاء، رنگ و مواد متفاوت ظاهر شود. در این حالت طراح سعی می کند با تکیه بر تعادل و ترکیب کلی طرح، بی نظمی موجود در طرح را به صورت یک الگو در طراحی مورد استفاده قرار دهد. اکثر مصنوعان ساخته شده توسط انسان از اجزای کوچکتر که پس از جمع شدن در کنار یکدیگر یک سازه را تشکیل می دهند.

 

ریتم و آهنگ :

گاهی اوقات طراح ریتم و آهنگی موزون را برای طراحی خود در نظر می گیرد. برای مثال موضوعی واحد را به صورت یکنواخت تکرار می کند یا به صورت نزولی یا صعودی تغغییراتی را در اندازه اجزا در نظر می گیرد یا رنگی را تدریجا از تیره به روشن تغییر می دهد.

 

تاکید :

یکی دیگر از الگوهایی که ممکن است در طرح در نظر گرفته شود موضوع تاکید است، به طوری که طراح سعی نماید یک قسمت از طرح خود را نسبت به بقیه اجزای طرح برجسته سازد.

این تاکید می تواند به یکی از صورت های زیر انجام پذیرد:

  •  متضاد و متفاوت بودن یک جز با اجزای دیگر

  • متفات بودن شکل و ابعاد قسمتی از طرح، با دیگر قسمت های آن

  • متفاوت و متضاد بودن بافت و جنس یک جز با اجزای دیگر

  • استفاده از نور

  • بی قوارگی و بی قاعدگی قسمت مورد نظر برای ایجاد تاکید

 

هماهنگی :

به این معناست که در طراحی ویژگی هایی نظیر رنگ، بافت، جنس و شکل را مشابه و هماهنگ با یکدیگر در نظر بگیریم. برای مثال در مبله کردن یک فضا می توان رنگی مثل قهوه ای را در نظر گرفت و سعی کرد ظاهر دکوراسیون را با آن طراحی نمود. رنگ قهوه ای و ماده چوب و رنگ سفید و مصالح ساختمانی بر دیگر رنگ ها غلبه دارند و سعی شده است، کلیه اجزا با هم هماهنگ باشند.

 

یکی شدن و فراوانی :

الگوی دیگری که در طراحی لازم است مد نظر گیرد یکی شدن اجزای مختلف به کار برده شده در یک طرح است، به طوری که مخاطب در مورد آنها به صورت جداگانه قضاوت نکند. از این دست مواد در طبیعت وجود دارد. برای مثال اگر صورت انسان را در نظر بگیرید با این که از اجزای متفاوت تشکیل شده است اما در نهایت یکی شده اند و معمولا افراد هر کدام از آنها را به صورت جداگانه قضاوت نمی کنند. بلکه کل اجزا به صورت به صورت یک ترکیب طراحی مدنظر قرار می گیرد و اگر به لحاظ تعداد تغییری در این اجزا ایجاد شود از نظر ما طرح ناقص خواهد بود و نظر خوبی در خصوص آن نخواهیم داشت. پس در این مورد طراح باید بتواند با در نظر گرفتن سبک مشخص، رنگ های هماهنگ، مواد و جنس های مشابه و تعادل، اجزای متفاوت به کار رفته در طرح را یکی کند.

 

مقاومت و ایستایی :

سازه ایجاد شده باید بتواند نسبت به تنش های دورنی و بیرونی که قرار است به آن وارد شود، مقاومت نماید و شکل اولیه خود را از دست ندهد. در این مورد طراح لازم است شناخت کافی از مقاومت مکانیکی گونه های مختلف و انواع اتصالات چوبی داشته باشد و تا بتواند به این مهم دست یابد. در غیر این صورت ممکن است سبب وارد شدن خسارت مالی و جسمی به افراد استفاده کننده گردد و نهایت طرح موفق نخواهد بود.